تقدیم به دوست خوبم جناب صمد کنعانی
از طرف زرین قلم
انسانها همواره به این نکته توجه کردهاند که هستی چگونه ایجاد شده و چگونه کار میکند
از سپیدهدم دانایی درتمدن باستان تا شکوفا شدن فهم در دوران معاصر،،نظریات گوناگونی در این زمینه مطرح بود. گروهی کیفیت ارجینال هستی را مادی و گروهی دیگر آنرا غیر مادی تعریف کرده اند.ما در این نوشتار شیوهای نوین و متفاوت برای معرفی نسخه ارجینال هستی برگزیدهایم.
مادی و غیرمادی هیچکدام بیانگر نقطه صفر مرزی هستی نیستند.
ما با دو مولفه اطلاعات و ارتباطات قصد آنرا داریم که کیفیت ارجینال هستی را به بهترین شکل ممکن در دسترس آنالیز افکار قرار دهیم.
منظور از هستی ، یعنی هر مفهومی که احتمال ایجاد شدن را دارد.طبق این تعریف ،هستی مطلق یعنی تمامی حالات احتمالی و ممکن وجود،وگردآوری تمامی آنها در یک سیستم بسته. در ابتدا یک اصل کلی و مهم را یادآوری میکنم که فونداسیون این مطالب بر روی آن استوار است وآن☑️ اصل پایستگی هستی ☑️است
مطابق با این اصل ،هستی مطلق، نه ساخته میشود و نه از بین میرود .
برای روشنتر شدن مطلب،بیایید با هم از دریچه عقل ،نگاهی به مفهوم نیستی مطلق بیندازیم.
آیا میتوان از ساحل هستی ،قلاب تفکرمان را طوری به دریای نیستی پرتاب کنیم که چوب پنبه ذهنمان تکان نخورد ؟ 🤔
آیا نیستی نیست یا نیستی هست؟🧐
هر گونه توضیحی درباره نیستی مطلق ،
غیرممکن است ومحال،چون نیستی مطلق، هیچ معنایی ندارد که بتوان با کمک واژگان آنرا توصیف کرد
بهترین جواب ،سکوتی عمیق است و دیگر هیچ.😷
✅ البته حالتی را میتوان تخمین زد که نیستی بصورت نسبی در آن حالت ممکن میشود و آن حالتی است که پوزیشن نیستی بجز خودش با هیچ مولفه دیگری در ارتباط نیست.
این حالت در سوپر پوزیشن کوانتمی ذهن ایجاد میشود،تصور کنید که بیهوش شده و به حالت کما میروید،ذهن شما در این حالت فاقد هر گونه آگاهی و خودآگاهی است.که نیستی بصورت نسبی در این حالت در ذهن ایجاد میشود.واین تنها حالتی است که ما نیستی را نمیفهمیم.یعنی در هر حالتی که نیستی نسبی برقرار است بدان معنیست که آن حالت در محدوده آگاهی هیچ موجود اندیشمندی نیست.حالتی بدون معنا که ترکشهای آگاهی هیچ گاه به آن حالت اصابت نمیکند.این حالت را جهل مرکب نیز مینامند ،یعنی سوپر پوزیشن کوانتمی نیستی را باید ندانیم که نمیدانیم
اما آیا نیستی مطلق احتمال دارد ؟
یعنی معنا و آگاهی و فضا زمان صفر شود،هیچ اطلاعاتی نباشد و هیچ ارتباطی ایجاد نشود.
نابودی مطلق معنا غیرممکن است.معنا نه ساخته میشود و نه از بین میرود وحداقل در این نوشتار بار معنایی وجود دارد که سابقه این معنا هیچگاه نیستی نبوده و در آینده هم هیچگاه به نیستی ختم نمیشود. این همان اصل پایستگی هستی است که میگوید هیچ معدومی،موجود نخواهد شد و هیچ موجودی ،معدوم نخواهد شد.
حال که فهمیدیم نیستی مطلق امکان هست شدن ندارد،نتیجه میگیریم که هستی مطلق ،ازلی و ابدیست و وجود سرمدی دارد.
هیچگاه سابقه نبودن نداشته و تا ابد باقیست وچون هر چه هست زیر مجموعه هستی مطلق است پس بقای هستی مطلق متکی بر خودش است و غیر از خودش وجود ندارد که بخواهد با غیر خودش در ارتباط باشد.
دوتا هستی مطلق نداریم ،یعنی واحد است فضا زمان در هستی مطلق بینهایت است اگر بخواهیم برای هستی مطلق،چیستی تعریف کنیم
اطلاعات ومعنا وآگاهی محض بهترین جواب است ،اطلاعات در هستی مطلق پیوسته ومستمر است ارتباط با هستی مطلق محال است چون خارج از هستی مطلق وجود ندارد تا مولفهای بخواهد با آن در ارتباط باشد.تنهاارتباط موجود،ارتباط هستی مطلق با خودش میباشد که خودآگاهی هستی است یعنی هستی مطلق میداند که هست.
اگر هستی مطلق خاموش باشد یعنی خودآگاهی ندارد و خوابیده آنگاه نیستی نسبی بر کل هستی حاکم میشود هستی به حالت کما میرود و ارتباط هستی با خودش قطع میشود و آگاهی و معنا بعنوان یک تابع احتمال به سوپر پوزیشن نیستی نسبی سقوط میکند و کائنات خاموش میشود.
چون غیر از هستی مطلق ،هستنده دیگری نیست احتمال دارد هستی تا ابد بخوابد مگر اینکه هستی مطلق قبل از خاموش شدن خودش را کوک کند که در یک حالت معین آلارم وجود،فعال شود.
اگر چنین حالتی برای هستی مطلق محتمل باشد ما هیچ فهم و درکی از کمای هستی نخواهیم داشت چون به محض خوابیدن هستی،
کل هستی که ما هم زیر مجموعه آن هستیم بیهوش شده و به عنوان یک تابع احتمال رهسپار کتم عدم خواهد شد.
تا اینجا فهمیدیم چرا به جای اینکه چیزی نباشد،چیزی هست.
محور بحث ما تا کنون حول محور معنا و آگاهی و اطلاعات و ارتباطات چرخیده در اینجا خبری از ماده و غیر ماده نیست.
در هستی مطلق چیزی که اهمیت دارد ازلی و ابدی بودن آنست و چیستی آن که شامل معنا و آگاهیست که ما از آن به نام اطلاعات محض نام میبریم و یک نوع ارتباط که هستی مطلق با خودش دارد که نشان میدهد هستی روشن است و دارد کار میکند و هیچوقت خاموش نمیشود و نمیخوابد یعنی هستی خودآگاهی دارد.
اولین پوشه ای که میخواهم باز کنم،پوشه اطلاعات پیوسته است
در بنیادیترین حالت هستی هیچ مفهوم گسسته و مجزایی وجود ندارد
تمامی معنا و ادراکات در یک حالت واحد و پیوسته بدون حد و مرز موجودند.هر اطلاعاتی که مفاهیم ادراکی و آگاهی را شامل میشود ،کلیست و واحد و مطلق
خلاصه پوشه اول هستی در بنیادیترین حالت
یکتا بودن هستی مطلق است به جز آن حالت ،حالت دیگری وجود نداردزمانمند نیست،مکانمند نیست ،مقید نیست ثابت است و ساکن
کلیتیست نامحدود و بیکرانه
در اینجا این سوال مطرح میشود که طبق کدام استدلال منطقی و عقلانی ،بنیاد هستی باید مطلق باشد و یکتا
ابتدا میخواهم از دو فکت کمک بگیرم که توسط ساینس ساپورت میشود .فکت بیگ بنگ و فکت فرگشت
در بیگ بنگ یک حالت بنیادی از هستی تعریف میشود که نیروهای بنیادی طبیعت پیوستهاند و با گسسته شدن بیگ بنگ اتفاق میافتد در فرگشت هم تنوع درخت حیات
محصولیست که از یک خاستگاه مشترک ایجاد میشود
این دو فکت به پیوسته بودن بنیان هستی و اتحاد نیروها در آن اشاره میکنند
مفهوم گرانش کوانتومی و نظریه ریسمانها نیز به اتحاد گرانش نسبیتی و کوانتومی اشاره میکند
این یعنی مفاهیم هستی در حالت بنیادی به هم متصل و پیوسته بودهاند.انبساط جهان هم شاهد دیگریست که پیوستگی ابتدایی جهان را تایید میکند
از همه مهمتر قانون دوم ترمودینامیک بیانگر آنتروپی وافزایش بینظمی است
همه این شواهد بیانگر این مطلب هستند که هستنده های نسبی در یک حالت بنیادی به هم پیوسته بودهاند و در بنیادیترین حالت ، یک هستی مطلق را شامل میشدند.
از طرف دیگر به این نکته اشاره کردیم که وجود نیستی مطلق محال است از این مفهوم نتیجه میگیریم که هستی مطلق از لیست ،ازلی بودن یعنی نداشتن نقطه آغاز واین به معنای ساخته نشدن هستیست.نداشتن نقطه آغاز یعنی زمانمند نبودن حالت بنیادی
اگر مفهومی زمانمند نباشد.نه نقطه آغاز دارد و نه نقطه پایان
چون فضا زمان یک کمیت پیوسته است،
حالت بنیادی مکانمند هم نیست.
یعنی فضا زمان در سوپر پوزیشن هستی ،مطلق است و گذشته و حال و آینده وبالاوپایین و چپ و راست و...... معتبر نیستند
کل هستی در بنیادیترین حالت
یک سیستم مطلق است که خارج از سیستم در آن تعریف نشده سیستم بقای خودش را متکی به خودش است
چون غیر از هستی مطلق وجود ندارد
کلمات کلیدی که به مفهوم هستی مطلق اشاره میکنند عبارتند از:
مفهوم واحد پیوسته
متکی به خودش (قائم به ذات)
ازلی و ابدی
نامحدود و بیکرانه
و.........
ارتباطات معکوس بنیادی
مکانیسمی را توضیح میدهد که چگونه اطلاعات محض ومستمر در هستی مطلق به دادههای گسسته مرتبط با هم مفروض میشوند.
تا هنگامیکه اطلاعات در یک سیستم بسته پیوسته و مستمر هستند،هیچ حد و مرزی درآن وجود ندارد تا مفهوم ارتباط در آن سیستم معتبر باشد
در این حالت باید مفاهیم مطلق و بیکرانه را تعریف کرد.
مطلق یعنی اتحاد تمامی حالات ممکن وجود بدون اینکه بین حالات احتمالی درز و شکافی باشدیک ابر پوزیشنی که امکان ایجاد تمامی حالات احتمالی وجود در آن مرجع کلی موجود است.
مطلق ،مفهومیست ثابت و ساکن و بدون تغییر و تحرک.
اولین شرط لازم برای وجود یک سامانه مطلق،
ارتباط این سیستم بسته با خودش است.
اگر یک سیستم مطلق با خودش در ارتباط نباشد یعنی سیستم خاموش است و کار نمیکند.
تا زمانیکه ما انسانها میتوانیم یک بار معنایی را بین اذهان یکدیگر منتقل کنیم نشاندهنده این است که جریان اطلاعات در داخل سیستم برقرار است
یعنی سیستم مطلق روشن است و کار میکند اگر سیستم اتحاد تمامی حالات ممکنی که در درون خودش دارد را بخواهد حفظ کند در ایجاد ارتباط با خودش دچار پارادوکس و حالات محال میشود .
تنها راه ارتباط یک سیستم مطلق با خودش ،ایجاد یک مرز و حد مجازی در پوزیشن اتحاد تمامی حالات ممکن وجود است.
این حد مجازی، به معنای درز و گسل در داخل سیستم نیست.
بلکه به معنای نادیده گرفتن بعضی از حالات ممکن است.
سیستم مطلق باید برای روشن کردن خودش یعنی ارتباط با خودش باید از سوئیچ اراده استفاده کند
اگر یک سیستم مطلق روشن باشد این بدان معنیست که سیستم توانسته اراده کند تا بعضی از حالات ممکن وجود را در داخلش نادیده بگیرد.در چنین حالتی سیستم میتواند باز خورد اطلاعات داشته باشد و اطلاعات حالات ممکن را از آن مرز مجازی به داخل سیستم تزریق کرده و گردش اطلاعات در داخل سیستم را راه اندازی کند
چگونه اطلاعات در داخل یک سیستم بسته و مطلق میتواند جریان داشته باشد ؟
جریان یعنی حرکت اطلاعات از یک حالت به حالت دیگر. واین با شکستن اتحاد حالتهای ممکن در داخل سیستم مطلق امکان پذیر میشود .این اتحاد باید طوری ریزش کند که منجر به فروپاشی سیستم نشود .چیزی مثل اتحاد رنگها در داخل نور که توسط منشور شکسته میشود. گردش اطلاعات در داخل سیستم مطلق، یعنی ارتباط یک حالت با حالت دیگر در داخل سیستمی که یک حالت مطلق بیشتر ندارد.
برای مفروض گرفتن یک حالت مطلق به حالتهای نسبی،باید یک میل درونی در داخل سیستم فعال باشد تا بتواند این مفروض را در داخلش فرض کند
اولین شرط لازم برای اینکه یک سیستم مطلق روشن باشد اینست که سیستم مجهز به نیروی میل درونی یا اراده باشد
سیستم مطلق چون بسته است باید خودش بخواهد که روشن شود و از طرفی اگر سیستم خاموش باشد نمیتواند خودش را روشن کند پس نتیجه میگیریم که فعال بودن یک سیستم مطلق ازلیست
دیدگاهها (۱)
طاها
۰۲ فروردين ۰۲ ، ۱۶:۲۲
سلام وقت بخیر
سال های پیش به این نتیجه رسیدم که ما هم اکنون همزمان
در نقطه ازل و ابد هستی هستیم و آنچه به آن زمان و مکان می گوییم
تنها جابجایی و حرکات پدیده ها در میان یکدیگرند
همچون دیگ آشی که دائما نخود و لوبیا و رشته ها و سبزهای آن
در چرخش و حرکت هستند !
حاصل این تفکر برهان زیر است :
به نام خدا
اثبات وجود خدا از طریق برهان توحید (وحدت وجود)
1- باورمندان خدا را منشاء هستی و ازلی و ابدی می دانند و ناباوران انرژی یا ماده را.
بر اساس اصل پایستگی انرژی، انرژی نه به وجود میآید و نه از بین میرود. به بیان دیگر، مقدار انرژی همواره ثابت است. ولی ممکن است انرژی از نوعی به نوع دیگر و یا از صورتی به صورت دیگر تبدیل شود.
2- مفهوم هستی و وجود از بدیهی ترین مفاهیم برای انسان هاست، حال منشاء هستی و وجود خدا باشد یا انرژی همه هستی یا پر از خداست و یا پر از انرژی
یعنی هستی یکپارچه است و قابلیت تقسیم شدن را ندارد و نمی توان آن را به دو یا چند پاره مجزا تقسیم نمود زیرا برای فاصله انداختن بین دو قسمت نیاز به غیر خدا و یا غیر انرژی داریم و چنین غیری نه تنها وجود ندارد بلکه حتی قابل فرض و تصور هم نیست.
3- بر اساس مقدمه دوم تمام مشخصات و ویژه گی هایی که در هستی وجود دارند از جمله حیات و هوشمندی ناچارا نشأت گرفته از منشاء هستی اند.
نتیجه اینکه:
منشاء هستی (که خود آی است) زنده و هوشمند است.